اسلام زن و مرد را در شخصیت انسانی با نظر تساوی میبیند اما این امر نیز مسلم است که یکایک اعضاء جامعه نمیتوانند در تمام امور با هم کاملاً مساوی باشند بلکه عدالت اجتماعی ایجاب میکند که همه افراد در حقوق عمومی انسانی مشترک باشند زیرا برخلاف تصور عدهای که زن را موجودی جدای از مرد میشناسند اسلام خلقت زن و مرد را از یک جنس و یک منشأ میداند. دامنه تساوی مرد و زن شامل همه چیز است؛ در خلقت، اعمال عبادی، ثواب و عقاب، کسب علم، رشد و کمال معنوی و....
قدمه
اسلام زن و مرد را در شخصیت انسانی با نظر تساوی میبیند اما این امر نیز مسلم است که یکایک اعضاء جامعه نمیتوانند در تمام امور با هم کاملاً مساوی باشند بلکه عدالت اجتماعی ایجاب میکند که همه افراد در حقوق عمومی انسانی مشترک باشند زیرا برخلاف تصور عدهای که زن را موجودی جدای از مرد میشناسند اسلام خلقت زن و مرد را از یک جنس و یک منشأ میداند. دامنه تساوی مرد و زن شامل همه چیز است؛ در خلقت، اعمال عبادی، ثواب و عقاب، کسب علم، رشد و کمال معنوی و ...
در واقع اسلام میخواهد زن مانند مرد به مدارج بالا راه یابد و برای همین است که حقوق زیادی را بر شمرده است. مراد از اصل حریت در روابط زوجین آن است که هر یک از زن و مرد با ازدواج حقوق و آزادیهای مقرر در شرع و قانون را حفظ کنند و به هدف والای اسلام که رشد و تعالی مقارن زن و مرد است نایل شوند. بنابراین با رعایت اصل حریت در خانواده، حق عبودیت خالق که همان بهرهمندی مخلوق از حقوق و آزادیهای مقرر میباشد، تأمین خواهد گشت.
در شریعت ابدی اسلام، 90% حقوق زنان و مردان مشترک بوده و با نظر تساوی دیده میشوند و در 10% باقیمانده در نیمی از آنان، زن بنا به اقتضای خصایص زنانگی دارای احکام خاصی است و در نیمی دیگر مرد. بنابراین در حقوق عمومی زن و مرد مساویاند و در بقیه هیچکدام بر دیگری ترجیح داده نشدهاند و هر کدام به حق خود رسیدهاند.
مسئله حقوق در اسلام، از ظرافت خاصی برخوردار است و از نوع حقوق بشری نمیباشد که عدهای از دانشمندان به دور هم گرد آیند و اموری را برای زن و مرد تصویب کنند، مصوبهای است از جانب خداوند همان خدایی که انسان را آفرید و برای او حیثیت و شئونی را قائل شد و به همه اسرارش آگاه است.
آفرینش انسان بر پایه آزادی جان و بر اساس استقلال در امور حیات و اختیار در انتخاب است. نظام خانواده بعنوان مقدسترین کانون و نظام اجتماعی موجود در هستی معرفی گردیده و تلاش افراد بر آن خواهد بود که حقوق و آزادیهای یکایک اعضای خانواده محترم شمرده شود و با ایجاد علقه زوجیت، حقوق و آزادیهای افراد متزلزل نشود.
"اصل حریت"
حر جمع اَحرار وحرار در اصطلاح به معنای کسی است که دارای استقلال است و به خود متکی میباشد و در حقوق به کسی گفته میشود که مالک نفس خود است و هیچکس نمیتواند از خود سلب حریت نماید .
آزادی و اختیار و استقلال و حریت با خمیر وجود انسان آمیخته است و سرشت و طبیعت آدمی با این حقیقت آفریده شده است. آزادی و استقلال از بزرگترین نعمتهای حق بر وجود انسان و عالیترین منبع برای رشد و کمال و رسیدن به مقامات عالیه ظاهری و باطنی است. فضای آزادی عالیترین فضا و حال و هوای اختیار و حریت زیباترین حال و هوا برای انسان است چنان چه حضرت علی (ع) در این زمینه میفرماید: «ایها الناس انّ آدم لم یلد عبداً و لا امه و انّ النّاس کلهم احرا» بدان معنی که ای مردم، انسان برده و کنیز به دنیا نیامده است و به حقیقت که تمام مردان و زنان آزادند .
استاد مرتضی مطهری معتقد است: آزادی یعنی نبودن مانع، نبودن جبر، نبودن هیچ قیدی در سر راه، یعنی انسان آزاد است و میتواند راه کمال خود را طی کند، نه به دلیل اینکه آزاد هست به کمال رسیده است، آزادی مقدمه کمال است نه خود کمال.در واقع میتوان گفت استاد مطهری علاوه بر ادعای بداهت آزادی به استدلال درباره آن میپردازد و برای اثبات آن از دلیل فطرت و ضرورت بکارگیری عقل در راستای تکامل انسان بهره میگیرد. از نظر وی اختیار و آزادی جز با قبول آنچه در اسلام فطرت نامیده میشود و قبل از اجتماع در متن خلقت به انسان داده شده است، معنا پیدا نمیکند. بر این اساس است که آزادی متعالی و معنوی را مطرح میکند و منشأ آن را استعدادهای برتر انسان میداند .
با توجه به آنچه بیان شد در مییابیم مراد از اصل حریت در روابط زوجین آن است که هر یک از زن و مرد با ازدواج، حقوق خود را حفظ کرده و ازدواج منجر به از بین رفتن حقوق و آزادیهای مقرر قانون و شرع نمیشود. دقت در منظور غایی و هدف واقعی اسلام در تأکید به امر ازدواج این نتیجه را متجلی مینماید که از هر جهت حفظ حقوق زنان و مردان و حمایت از شخصیت آنان منظور نظر میباشد زیرا اگر دو رکن اصلی خانواده مورد تعظیم و احترام و تکریم واقع شوند خانواده بهتر میتواند به کسب مقام و موقعیت مادی و معنوی دست یابد. برخی از مهمترین حقوق مقرر برای افراد که با ازدواج نیز محفوظ مانده و در آنها تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد عبارتند از:
"حق اندیشیدن و آزادی بیان"
اندیشیدن و فکر کردن از مختصات انسان و از حقوق اولیه انسان است و هیچکس حق محدود کردن اندیشه را ندارد. اگر کسی ادعا کند که آزادی اندیشه از مختصات اساسی دین اسلام است این ادعا مبالغه نخواهد بود، دلیل بسیار روشن این ادعا صدها آیات قرآن مجید است که با بیانات گوناگون دستور به تفکر و تعقل و به جریان انداختن شعور و فهم میدهد .حق آزادی اندیشه نباید در حدی تجویز شود که منجر به سقوط اعتبار اندیشه گردد و نیز نباید آزادی اندیشه مزاحم سایر فعالیتهای انسان باشد آن چه که باید انجام داد اندیشه مفید است.
منظور از آزادی بیان آن است که انسان از عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و بتواند به راحتی آنها را ابراز نماید. خداوند در قرآن میفرماید: «یا اهل الکتاب لم تلبسون الحقّ بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون» (آل عمران، 71) اگرچه مخاطب در آیه فوق اهل کتاب است ولی با نظر به عموم آیه 159 سوره بقره و با توجه به معنای حق و بینه و هدایت که تأمین کننده حیات حقیقی انسانها است در مییابیم نهی مزبور شامل هرگونه کتمان و مخفی داشتن هر نوع حق و بینه بوده و شامل هر شخصی یا گروهی که کتمان کننده امور است میباشد.
اصل 20 قانون اساسی دولت را موظف به انجام کارهایی از جمله تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون نموده است و یکی از اقسام این آزادیها، آزادی اندیشه و بیان است و در این زمینه تفاوتی را میان زن و مرد قائل نشده است و محدودیتهای موجود در رابطه با آزادی اندیشه و بیان متعلق به هر دو میباشد.
"حق برخورداری از امنیت"
منظور از مصونیت یا امنیت شخصی آن است که فرد از هرگونه تعرض و تجاوز مانند قتل، جرح، ضرب، توقیف، حبس و سایر مجازاتهای غیرقانونی و خودسرانه و یا اعمالی که منافی شئون و حیثیت انسانی اوست مانند اسارت و تملک و بهرهکشی و ... در امان باشد .وجود امنیت لازمه زندگی است و بدون آن ادامه حیات دشوار خواهد بود. پیامبر (ص) فرمودند: «نعمتان مکفورتان، الامن و العافیه».
منظور از حق برخورداری از امنیت آن است که هر یک از زن و مرد از تمام مصادیق امنیت بهرهمند گردند. مصادیق امنیت بسیار متعدد میباشند اما مهمترین موارد آن عبارتند از: امنیت جانی، امنیت حیثیتی، امنیت مالی، امنیت مسکن، امنیت مکاتبات، مکالمات و مخابرات، امنیت قضایی، امنیت اخلاقی.
اصل 20 قانون اساسی مقرر میدارد: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.» احترام به جان انسانها و مصونیت از تعرض احتیاج به دلیل و برهان ندارد بلکه مطلبی است ضروری و یک دلیل عقلی است که در قرآن در آیات متعددی بدان اشاره شده است. بنابر آن چه در آیات کریمه قرآن و قانون اساسی پیرامون حق برخورداری از امنیت بیان گردیده است، در مییابیم که این حقوق بالسویه برای زنان و مردان در نظر گرفته شده و تفاوتی میان این و وجود ندارد.
"حق برابری در مقابل قانون"
منظور از این حق آن است که تمامی افراد یک جامعه اعم از زن و مرد بطور یکسان در حمایت قانون قرار دارند و بسیاری از اسناد بینالمللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده 7 و میثاق بینالمللی حقوقی و مدنی و سیاسی در بند 1 ماده 14 به این حق اشاره کردهاند. اصل 20 قانون اساسی ضمن تأکید بر مساوی بودن همگان در برابر قانون میگوید: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.»
منظور از حق مساوات در برابر قانون این است که تمامی قوانین و مقررات کشور اعم از مدنی، جزایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای همه یکسان باشد، بدان معنا که قانون متعلق به طبقه، نوع یا صنف خاصی نیست. توجه بیشتر این اصل به تساوی حقوق زن و مرد است که زنان نیز همچون مردان در حمایت قانون قرار دارند و هر حقی را که مردان به موجب قانون دارند، زنان نیز از آن حق برخوردار خواهند بود. حاصل این اصل آن است که با رعایت ضوابط و احکام شرعی میان زن و مرد در کلیه حقوق تفاوتی نیست و هر دو از این جهت یکساناند مگر مواردی که شرع مشخصاً منع یا محدود کرده باشد لذا اصل تساوی حقوق زن و مرد یک اصل مسلم است اما نه بدین معنا که حقوق اختصاصی مردان برای زنان نیز باشد و بالعکس، بنابراین طبعاً در ارث، دیه، قصاص، موازین اسلام حاکم بوده و تقدم خواهد داشت.
سید محمد مشکوة الممالک